سایه مرگ



سلام خوبید؟ امیدوارم که تو این اوضاع خراب کرونا بازار حال خودتون و خانوادتون خوب باشه

میدونین من به خودم قول دادم تا موقعی که زنده هستم هرموقع که هوس کردم تو این وبلاگ یچیزایی بنویسم . اصلا وبلاگی نیست که موضوع خاص داشته باشه برای همینم روش زدم وبلاگ آزاد

یعنی آزادم برای اینکه راجب هرموضوعی خواستم و هر مدلی که خواستم داخلش بنویسم . قبلا هم گفتم گفتاری نوشتن رو خیلی دوس دارم و برای همینم تو وبلاگم همون چیزی که اون لحظه میاد تو ذهنم رو تایپ میکنم اونم بدون تغییر مدل گفتار laugh 

فقط خب خدایی یچیزایی سعی میکنم بگم که فیلتر نکننمون چون دوس دارم وبلاگمو و نمیخوام بیخودش از دستش بدم cheeky

 

بگذریم .

 

امشب میخواستم یکم درد و دل کنم تو وبلاگم که شاید یکی بخونه . شایدم یکی تجربه ی مثل من داشته و بدونه تنها نیست wink بریم که استارت کنیم داستانمونو


سایه مرگ

خب دوباره قسمت شد تا بشینم و توی سایتم یه چیزایی بنویسم.

اما ایندفعه چیزایی که مینویسم اصلا قشنگ نیست. یکم شاید دردناکه!

دیگ این روزا همه با ویروس کرونا آشناییت دارن و الان دیگه متاسفانه این ویروس به ایرانم رسیده. نه تنها ایران بلکه اومده در گوش ما و خب تو بابل گزارش دادن دونفری بخاطرش فوت شدن. امروزم که خبر رسیده تو بیمارستان ساری هم چند نفری مشکوک به کرونا بستری شدن. جدی جدی هععی میگفتن کرونا تو چینه کوووو تا به ایران برسه؟! به ایرانم رسید!

 

البته تو ایران یه عده لطف داشتن سریع زدن تو کار احتکار. سو استفاده کردن حتی از این موقعیت؟! خجالت آوره واقعا! قفط میتونم متاسف باشم برای اونایی که تو این شرایط به فکر سود خودشونن و ماسک 5 تومنی رو دارن 50 یا بعضا تا 100 تومن به مردم غالب میکنن. بجای پشت هم بودن فقط پشت هم رو خالی میکنن مردم ما ! اینجا ایرانه داداش با کل دنیا فرق داره 

 


سایه مرگ
خب. دوباره میخوایم بعد مدت ها شروع به کار کنیم. چرا؟ خب چون وقتمون آزاد بود آزادتر شد الانم استارت زدیم برای ان شالله تا آخر سال یه پروژه تحویل خودم و جامعه برنامه نویسی بدم.
 
میدونین چرا داشتن یه سایت و وبلاگ خوبه؟ خب هرچی رو به هر زبونی و هرطوری که بخوای میتونی داخلش بنویسی! من عاشق وبلاگ نویسی با لحن گفتاری هستم. نمیدونم چرا ولی خب جذابه برام. اینکه همونطوری که فکر میکنی مینویسی خیلی قشنگه.

 


سایه مرگ

خب اول سلام

دقیقا وقتی دارم شروع میکنم به نوشتن این متن باید بگم که 1 ساعت رسما مونده که طبق تقویم سال جدید 1399 شروع بشه. عکسی که برای این پست انتخاب کردم مال سال 1398 هستش که نماد اون سال خوک بود. خواستم بگم که به همین زودی و تا چشم به هم زدیم سال 98 هم رفت واسه خودش. میدونم تقریبا جمله ی کلیشه ای همه سال ها همینه اما خب حقیقته! عمر آدم به همین سرعتی که هست میگذره و آدم اصلا نمیفهمه تو این مدت چیکار کرده. حداقل من که میدونم تو سال 98 یه قدم مثبت بر نداشتم laugh

 

طبق روندی که برای مردم کشورمون سال 98 گذشت واقعا خب نمیشه گفت سال خوبی بودش . منم فقط میخوام یه مروری بزنم به اتفاقی سال 98 و ختم کلام wink

 


سایه مرگ

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

وکیل پایه یک مهریه طلاق تهران ساخت ساز سیستم موزیکال هوشمند سرویس بهداشتی پیکاسو هنر روبلینک | معرفی گروهها و کانال های روبیکا مطلب Joe دنياي مزه ها دهه هشتادی ها